دو روز عمر
                                        در دسته : نامشخص
                                    
                                    
                                    در دو روز عمر کوته سخت جانی کرده ام * با همه نا مهربانان مهربانی کرده ام
هم دلی هم آشیانی هم زبانی کرده ام
بعد از این بر چرخ بازیگر امیدم نیست نیست * آن سر انجامی که بخشاید نویدم نیست نیست
هدیه از ایام جز موی سپیدم نیست نیست
من نه هرگز شکوه ای از روزگاران کرده ام * نه شکایت از دو رنگی های یاران کرده ام
گرچه شکوه بر زبانم می فشارد استخوانم * من که با این برگ ریزان روز شب سر کرده ام
صد گل امید را در سینه پرپر کرده ام * دست تقدیر زمانم کرده هم رنگ خزانم
                                    
                                    
                                پاسخ
آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای ضروری علامت گذاری شده اند. *
                        
                                        
                                            
                                            
                                            
0 نظر