من و پنجره و جمعه
در دسته : نامشخص
من و پنجره و جمعه دست در دست انتظار پشت حوصله ي باغ بيدار نشسته ايم تا مبادا روزي که ميايي خواب به سراغ مان بيايد. راستي براي چندمين بار شکوفه هاي بهار نارنج دلم به شوق آمدنت شکوفا شدند و در خزان نيامدنت بر زمين ريختند پس کي ميايي؟
پاسخ
آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای ضروری علامت گذاری شده اند. *
0 نظر