تصویر

با دامن عصیان

در دسته : نامشخص
ای ذهن خسته تا به کجا میکشی مرا؟ همراه شعر سوی خدا میکشی مرا؟ از زندگی به غیر حقیقت نیافتم این هم جفاست سوی جفا میکشی مرا هر آن صدا که از لب ما خاست برنخاست دیگر چرا بسوی صدا میکشی مرا هان ای بهار رفته که از ما بریده یی بنگر که باز هم به وفا میکشی مرا گفتی به آدمان زمین باوری مکن آدم نیافتم به حوا میکشی مرا گر ما رویم دفتر ما یادگار ماست از آن به این ازین به کجا میکشی مرا؟ ای شعر چونکه دامن عصیان گرفته یی خوش باش که از رها به رها میکشی مرا

0 نظر

پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای ضروری علامت گذاری شده اند. *