سرنوشت من
در دسته : نامشخص
كسي سرنوشت مرا رنگ كرد
براي سفر ، سينه را تنگ كرد
دوباره دلم را كسي راه برد
زچاله درآورد و در چاه برد
دل من! دوباره هوايي شدي
سفر كردي و كربلايي شدي
تو و اين همه عشق و اين چفيهها
تو و بوسه برخاك و اين گريهها
تو واشك و اخلاص و ذكر دعا
تو و اين همه سوز بي ادعا
چه شد كز شلمچه تو دم ميزني
كنار شهيدان قدم ميزني
بگو در شلمچه خدايش كه بود
و جنس دل لاله هايش چه بود
پاسخ
آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای ضروری علامت گذاری شده اند. *
0 نظر