تصویر

خبر ...

در دسته : نامشخص
ترا خبر ز دل‌ بي‌ قرار بايد و نيست‌ غم‌ تو هست‌ ولي‌ غمگسار بايد و نيست‌ اسير گريه‌ ی بي‌ اختيار خويشتنم‌ فغان‌ كه‌ در كف‌ من‌ اختيار بايد و نيست‌ چو شام‌ غم‌ دل‌ اندوهگين‌ نبايد و هست‌ چو صبحدم‌ نفسم‌ بي‌ غبار بايد و نيست‌ درون‌ آتش‌ از آنم‌ كه‌ آتشين‌ گل‌ من‌ مرا چوباده‌ ی دل‌ در كنار بايد و نيست‌ به‌ سرد مهري‌ باد خزان‌ نبايد و هست‌ به‌ فيض‌ بخشي‌ ابر بهار بايد و نيست‌ چگونه‌ لاف‌ محبت‌ زني‌، كه‌ ...

0 نظر

پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای ضروری علامت گذاری شده اند. *