دارم محبت می کنــــــم!
در دسته : نامشخص
دستت به دست دیگری از این گذشته کار من اما نمی دانم چرا دارم حسادت می کنــــــــــم گفتی دلم را بعد از این دست کس دیگر دهــم شاید تو با خود گفته ای دارم اطاعت می کنـم رفتم کنار پنجره دیدم تو را با... بگــــذریـــم چیزی ندیدم این چنین دارم رعایت می کنــــم من عاشـــــق چشم توأم تو مبتلای دیگـــــری دارم به تقدیر خودم چندیست عادت می کنـــم تو التماسم می کنی جوری فراموشت کنــــــم با التماس اما تو را به خانه دعوت می کنـــــم گفتی محبت کن برو باشد خداحافظ ولـــــی... رفتم که تو باور کنی دارم محبت می کنــــــم!
پاسخ
آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای ضروری علامت گذاری شده اند. *
0 نظر