تصویر

بازم میام به دیدینت...

در دسته : نامشخص
ای ناز ِ مهربون سلام ، باز اومدم به دیدنت حال و هوام بارونیه ، از غمه پر کشیدنت همبازی قشنگ من ، حالت چطوره مهربون ؟ خوش می گذره بدونِ ما ، زندگی توی آسمون ؟ خورشید خانوم ، حالش خوبه؟ از آسمونا چه خبر ؟ اینجا هنوزم ابریه ، از وقتی که رفتی سفر عزیزم از خودت بگو ، چشمای نازت چطورن ؟ جات خالیه روی زمین ، بچه ها از گریه پُرن از وقتی رفتی بدجوری ، ساكت و دلگیر كلاس نوشته هات پاك نشده ، هنوز روی تخته سیاس دوشنبه كارنامه دادن ، نمره ها خوب نبود زیاد خانوم مدیر از تو كه گفت ، گریه اَمونمون نداد خیلی دلش گرفته بود ، از نمره هات حرفی نزد می گفت معدلت شده ، دوباره نوزده و نود راستی پریروز مامانت ، اومد دوباره مدرسه می گفت دیگه تو خونمون ، صدام بهش نمیرسه بهم می گفت چند شبه كه ، حتی تو خواب ندیدتت یه دسته گل آورده بود ، بذار روی نیمكتت دلم می خواد برات بگم ، چی شده این بیست و سه روز هیشكی فراموش نكرد ، همه به یادتن هنوز فراشِ پیرِ مدرسه ، دیروز سراغ ِ تو گرفت لاله بهت سلام رسوند ، آدرس ِ داغِ تو گرفت این شمعا رُ اون داده بود ، دلش می خواست خودش بیاد اما بازم هر كاری كرد ، باباش اجازه نمی داد مبصرِ اخموی کلاس ، دلش واسه تو تنگ شده شبنم احمدی حالا ، عاشق شده ، زرنگ شده ترانه رُ یادت میاد ، این روزا خواستگار داره دوربرش نمی شه رفت ، همش می گه که کار داره افشینُ که یادت میاد ، اون که بهت شماره داد این روزا به هوای تو ، همه جا دنبالم میاد چند بار ازت خبر گرفت ، گفت : اتفاقی افتاده ؟ امروزم انگار اومده ، پشت درختا ایستاده هنوز خبر نداره که عشقش از اینجا پَر زده امرزو دیگه آوردمش ، ببین چقد حالش بده چه روزگارِ سختیه ، طاقتِ من تموم شده تمومه خاطرات خوب ، با رفتنت حروم شده خُب بگذریم باز چه خبر ؟ خدا واسه تو چی نوشت ؟ انگاری خوش می گذرونی ! تنها که نیستی تو بهشت ! هفته ی بعد قراره که ، دسته جمعی با بچه ها یه سر بیام به دیدنت ، با چند تا از معلما حالا دیگه باید برم ، آخه د اره دیرم می شه بازم میام به دیدنت ، تا عمر دارم ، تا همیشه...

0 نظر

پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای ضروری علامت گذاری شده اند. *