تصویر

حكايت

در دسته : نامشخص
روزی مردی مستجاب الدعوه پای كوهی نشسته بود كه به كوه نظری انداخت و از اونجا كه با خدا خیلی دوست بود گفت: خدایا این كوه رو برام تبدیل به طلا كن. در یك چشم بر هم زدن كوه تبدیل به طلا شد. مرد از دیدن این همه طلا به وجد آمد و دعا كرد: خدایا كور بشه هر كسی كه از تو كم بخواد. در همان لحظه هر دو چشم مرد كور

0 نظر

پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای ضروری علامت گذاری شده اند. *